همزمان با پیشروی و گسترش ویروس کرونا در سرتاسر جهان، دولتها به اقدامات تایید شده از نظر سیستم بهداشت عمومی مانند فاصلهگیری اجتماعی جهت قطع زنجیره شیوع این بیماری روی آوردهاند. اما انجام چنین اقداماتی باعث قطع جریان کالا و ارتباطات میان افراد، توقف اقتصاد و نزدیک شدن به وقوع یک رکود اقتصادی جهانی و شوک ناشی از ویروس کرونا گشته است. بیماری اقتصادی نیز با همان سرعت بیماری ناشی از ویروس، در حال گسترش است.
این اتفاق تا همین چند هفته پیش نیز امری محتمل به نظر نمیرسید. با آغاز شیوع ویروس، سیاستمداران، سیاستگذاران و بازارها با آگاهی که نسبت به الگوهای شیوع بیماری در گذشته داشتند، تنها به مشاهده این ماجرا نشستند در حالی که فرصت و مجال اولیه (و به همان نسبت موثرتر و کمهزینهتر) برای فاصلهگیری اجتماعی کمکم از دست رفت. در حال حاضر، همچنان که این بیماری به مسیر خود ادامه میدهد هزینههای اقتصادی نیز بسیار بالاتر رفته است و پیشبینی آینده پیشرو نیز تقریبا غیرممکن گشته است چرا که ابعاد مختلف این بحران همچنان بیسابقه و ناشناخته است. و همین امر مارا در آژانس تبلیغاتی پرمون طرح به نوشتن مقاله ای وا داشت .
در این قلمرو ناشناخته، نامگذاری آن به عنوان یک رکود جهانی، فراتر از توقع رشد منفی باعث میشود که قضیه کمی روشنتر و واضحتر گردد. موضوع مهم و حیاتی و فوری، مسیر و آینده این شوک اقتصادی و اصلاح و بهبودی پس از آن است، خواه اقتصادها قادر باشند به نرخ رشد و میزان تولید پیش از شوک بازگردند و اینکه آیا میراثی ساختاری ناشی از بحران ویروس کرونا بر جای خواهد ماند یا خیر.
چشم انداز تاریکتر، افق دید کمتر
فرصت و مجال برای فاصلهگیری اجتماعی – تنها رویکرد شناخته شده برای مقابله موثر با بیماری- کوتاه است. در استان هوبی چین این فرصت از دست رفت، اما چین اطمینان خاطر پیدا کرد که این اتفاق برای بقیه استانها نیفتد. ایتالیا و همچنین بقیه کشورهای اروپایی نیز این فرصت را از دست دادند. در ایالات متحده نیز که همچنان محدود به انجام تستهای ناکافی بود این فرصت از دست رفت. با گسترش بیماری، اقدامات مربوط به سیاست فاصلهگیری اجتماعی میبایستی به صورت گستردهتر و طولانیتر صورت پذیرد تا به نتیجه موثر برسند و در این حین فعالیت اقتصادی متوقف خواهد شد.
موج دیگری از سرایت و انتقال دوباره بیماری نیز بسیار امکانپذیر به نظر میرسد. به این معنا که حتی کشورهایی که نسبتا سریع عمل کرده و واکنش نشان دادهاند، هر زمان که فعالیتهای اقتصادی معمول خود را از سر بگیرند در معرض ریسک بازگشت بیماری قرار میگیرند. حقیقت آن است که ما شاهد تجدید حیات ویروس در سنگاپور و هنگکنگ بودهایم. در این راستا، فقط آینده به ما نشان خواهد داد که آیا واکنشهای اولیه و تهاجمی آنان تاثیرگذار بوده یا خیر.
در حال حاضر، چشمانداز اقتصادی پیش روی بازیگران اخیر درگیر در این بحران ناامیدکننده، با توجه به غافلگیری سیاستمداران، سیاستگذاران و بازارهای مالی ناامیدکننده به نظر میرسد. اتفاقات رخ داده در هفتههای گذشته بخشی از محاسبه ریسک نبوده است. به طور مثال برآوردهای اولیه نشان میدهدکه متقاضیان کمک هزینه بیکاری در هفته گذشته در آمریکا در حدود 1 میلیون و 600 نفر بوده است اما ارقام به 3 میلیون و 280 هزار نفر هم رسید – ارقام بیسابقه تاریخی که حدودا پنج برابر بزرگتر از بالاترین رقم هفتگی در بحران مالی جهانی بوده است – پیشبینیها که در بهترین دورههای اقتصادی نیز آشکارا نامطمئن بودهاند در حال حاضر و به خصوص با وجود جنبههای بسیار ناشناخته ماجرا حقیقتا نامطمئنتر نیز به نظر میرسد:
- همچنان ویژگیهای ویروس به طور کامل شناسایی نشده و میتواند تغییر کند.
- آگاهی نسبت به نقش بیماران بدون علامت کم و ناقص است.
- نرخ واقعی سرایت این بیماری و مصونیت نسبت به آن نامشخص است به خصوص در جاهایی که تست گیری به صورت محدود انجام شده است.
- واکنشها و سیاستگذاریها ناهمگون و اغلب با تاخیر همراه خواهد بود و در این مسیر خطاها غیر قابل اجتنابند.
- واکنش بنگاههای اقتصادی و خانوارها نسبت به این ماجرا نامشخص است.
شاید تنها امر مسلم این باشد که هرگونه تلاش برای پیشبینی قطعی ماجرا به شکست خواهد انجامید. اگر چه که ما معتقدیم بررسی سناریوهای مختلف به این فضای مهآلود روشنایی اندکی میبخشد.
مطلب مرتبط: رهبری کسب و کار در هنگامه بحران کرونا
بررسی اشکال گوناگون شوک
رکود اقتصادی مفهومی مشخص و اصطلاحا صفر و یکی است. تعریف ساده آن، حرکت پیشبینیها از رشد مثبت به رشد منفی برای حداقل دو دوره سه ماهه پیاپی است.
گمان ما بر این است که بزرگترین سوال مربوط به سناریو حول محور ظاهر و ابعاد شوک – چیزی که ما آن را «هندسه شوک» مینامیم – و میراث ساختاری به جا مانده از آن است. چه چیزی مسیر تاثیر اقتصادی ناشی از شوک را مشخص میکند و ویروس کرونا (کووید-19) در کجای این ماجرا قرار میگیرد؟
برای توضیح ماجرا، در نظر بگیرید که چگونه یک شوک اقتصادی مشابه – بحران مالی جهانی – منجر به رکود اقتصادی و سپس بهبود و توسعه متفاوتی در سه کشور مورد مثال زیر گردید:
شوک اقتصادی: سه نمونه
رکود اقتصادی مفهومی مشخص و اصطلاحا صفر و یکی است. بزرگترین سوال مربوط به سناریو حول محور ظاهر و ابعاد شوک – چیزی که ما آن را «هندسه شوک» مینامیم- و میراث ساختاری به جا مانده از آن است. برای توضیح این ماجرا، بحران مالی جهانی سال 2008 را در نظر بگیرید که منجر به رکود در سه کشور مورد نمونه ما گردید اما اشکال متفاوتی از پیشرفت و بهبودی ناشی از شوک در سه کشور پدیدار شد.
V شکل.
در سال 2008 کانادا از وقوع یک بحران بانکی جلوگیری کرد: سیستم اعتبار همچنان به گردش خود ادامه داد و تشکیل سرمایه آسیب قابل توجهی ندید. اجتناب از فروپاشی عمیقتر کمک کرد تا به نیروی کار و برخی مشاغل آسیب کمتری وارد شود. تولید ناخالص داخلی کاهش یافت اما دوباره در همان مسیر پیش از بحران خود صعود کرد. این یک نمونه کلاسیک شوک V شکل است؛ جایی که تولید دچار جابهجایی میگردد اما سرانجام نرخ رشد به همان مسیر پیشین خود باز خواهد گشت.
U شکل.
ایالات متحده در مسیری کاملا متفاوت پیش رفت. رشد به صورتی شتابناک سقوط کرد و هرگز به مسیر پیش از بحران خود بازنگشت. به این نکته توجه داشته باشید که نرخ رشد بهبود یافت (شیبها یکسان است) اما شکاف میان مسیر رشد قبلی و مسیر جدید همچنان بزرگ بوده که نشاندهنده آسیبی نادر به طرف عرضه اقتصاد و تولید از دست رفته برای مدتی نامعلوم است. این ماجرا ناشی از یک بحران بانکی عمیق بود که باعث از هم گسیختگی واسطههای اعتباری گردید. همانطور که رکود اقتصادی به درازا کشید، آسیب بیشتری به بهرهوری و عرضه نیروی کار وارد آمد. ایالات متحده یک نمونه کلاسیک شوک U شکل است. نسخهای بسیار پرهزینهتر از مدل V شکل کانادا.
L شکل.
یونان سومین نمونه و با فاصله وخیمترین شکل آن است. این کشور نه تنها هرگز بهبود پیدا نکرد بلکه نرخ رشد آن نیز تنزل پیدا کرده است. فاصله میان مسیر گذشته و مسیر کنونی همچنان در حال گستردهشدن و تولید به طور مداوم در حال کاهش است. این بدان معناست که بحران، خسارات ساختاری پایداری را به طرف عرضه اقتصاد وارد کرده است. ورودی سرمایه، نیروی کار و بهرهوری مکررا آسیب دیدهاند. یونان را میتوان یک نمونه از مدل U شکل قلمداد کرد که به مراتب زیانبارترین شکل محسوب میشود.
بنابراین، همانطور که در بالا نشان داده شد چه چیزی به «هندسه شوک» قدرت میبخشد؟ عنصر تعیینکننده اصلی، در توانایی آسیب رساندن شوک به بخش عرضه یک اقتصاد و به طور مشخصتر تشکیل سرمایه است. هنگامی که در واسطههای اعتباری اختلال ایجاد شود و سهام سرمایه رشد نمیکند، روند بهبود و اصلاح به کندی پیش میرود، نیروی کار کم میشود، مهارتها از بین میروند و بهرهوری کاهش مییابد. شوک ساختاری میشود.
شوکهای V,U,L میتوانند با شدتهای مختلفی بروز یابند. مسیر یک شوک V شکل میتواند سطحی یا عمیق باشد. یک شوک U شکل میتواند با یک افت عمیق و رو به سوی یک مسیر رشد جدید و یا یک افت کوچک همراه باشد.
تا به این جای کار، ویروس کرونا در کجا قرار میگیرد؟ شدت شوک با ویژگیهای اساسی ویروس، سیاستگذاریها و همچنین رفتار مصرفکنندگان و بنگاههای اقتصادی هنگام رویارویی با این مشکل مشخص و تعیین میگردد. اما شکل شوک با ظرفیت و توانایی ویروس در ضربهزدن به طرف عرضه اقتصاد به خصوص تشکیل سرمایه مشخص میشود. در این مرحله، هر دو مدل V شکل به صورت عمقی آن و U شکل امکانپذیرند. چالش پیشرو، جلوگیری از افتادن در مسیر U است.
ادامه دارد …
ترجمه بالا برگرفته از مقاله Understanding the Economic Shock of Coronavirus منتشر شده در تاریخ 27 مارچ 2020 توسط Martin Reeves , Paul Swartz و Philipp Carlsson-Szlezak از مجله Harvard Business Review است.
نویسندگان: فیلیپ کارلسون زلزاک، مارتین ریوز و پاول سوارتز
ترجمه: تیم تولید محتوا پرمونطرح