یکی از مهمترین اقدامات در مدیریت یک کسبوکار سنجش میزان موفقیت در بخشهای کلیدی است. این مسأله نقش مهمی در برنامهریزی و تعیین اهداف جدید دارد. کسبوکارها برای موفقیت نیازمند اهداف روشنی هستند که به صورت کمّی قابل اندازهگیری و مقایسه باشند تا در برنامهریزی برای رسیدن به آنها و یا سنجش میزان موفقیت در تحقق آنها درگیر تفاسیر و برداشتهای مختلف نشوند. کمّیسازی اهداف و شاخصهای سنجش آنها باعث میشود میزان موفقیت کسبوکارها در هر زمینه به صورت دقیق قابل محاسبه باشد. شاخص کلیدی عملکرد (KPI) مفهومی است که این امر را امکانپذیر میسازد. با ما در آژانس تبلیغاتی پرمون طرح همراه باشید .
شاخص ارزیابی اهداف برند (KPI) چیست؟
KPI مخفف عبارت Key Performance Indicator به معنای شاخص کلیدی عملکرد یا شاخص ارزیابی KPI است. نوعی متغیر قابل اندازهگیری که نشان میدهد چگونه یک شرکت به اهداف مهم برند خود رسیده است و یا عملکرد آن در راستای رسیدن به این اهداف چگونه بوده است. این شاخصها معیار خاص و مشخص بازاریابی هستند که برای ارزیابی میزان موفقیت، آگاهی از برند و سنجش پیشرفت آن، در رسیدن به یک هدف مشخص مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین پس از برنامهریزی و اجرای استراتژی بازاریابی، مرحلهی نهایی، سنجش و بررسی نتیجهها است. این اقدامات کمّی و اندازهگیری KPI ارزیابی اهداف برند میتواند به شما امکان اثربخشی، عملی کردن استراتژیها و در آخر، میزان شناخت و آگاهی بخشی مخاطبان از برند را در طول دراز مدت بدهد.
چرا شاخص کلیدی عملکرد مهم است؟
اصلیترین دلیل اهمیت شاخص کلیدی عملکرد روشن بودن و قابل اندازهگیری بودن آن است. کمّی بودن این شاخصها باعث میشود بررسی آنها بسیار سادهتر باشد و به تمامی افراد، فارغ از دیدگاهها، مدلهای فکری یا نظرات شخصی تصویر یکسان و روشنی ارائه کند. به همین دلیل شاخصهای کلیدی عملکرد معمولاً نقش مهمی در سنجش میزان موفقیت کسبوکارها دارند. با تعریف شاخص کلیدی عملکرد به شکل صحیح میتوان میزان سلامت کسبوکار، نرخ توسعه در طول زمان، میزان پایبندی به برنامهها و زمینههایی را که کسبوکار در آنها قوی یا ضعیف است را تعیین کرد. شاخص کلیدی عملکرد (KPI) فراتر از یک سری داده کمّی یا متریکهای قابل اندازهگیری است و به مدیران و صاحبان کسبوکارها کمک میکند بهرهوری، کارآمدی و سلامت کسبوکار خود را اندازهگیری کنند و برمبنای نتایج به دست آمده تصمیمات کلیدی و برنامههای استراتژیک خود را شکل دهند.
انواع مختلف KPI کداماند؟
شاخص کلیدی عملکرد ابزاری است که در تمامی عرصههای مدیریتی و برنامهریزی کاربردی است. تفاوتی نمیکند موضوع مدیریت یک کسبوکار بسیار بزرگ باشد و یا برنامهریزی برای توسعه یا مدیریت زندگی شخصی. شاخص کلیدی عملکرد در هر زمینهای ابزاری قابل اعتماد برای برآورد و سنجش میزان موفقیت در تحقق اهداف فراهم میکند. شاخصهای کلیدی عملکرد را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد:
- شاخصهای پیشتاز یا مقدم (Leading): این نوع از شاخصها برای پیشبینی نتایج و تغییرات و نحوه شکلگیری روندها در یک کسبوکار استفاده میشوند. به عنوان مثال افزایش میزان ثبت سفارش میتواند نشانهای از رشد درآمد یک کسبوکار باشد. با این وجود این نوع از شاخصها به تنهایی و الزاماً کافی نیستند. در مثال ذکر شده، اگر شرکت به هر دلیلی نتواند سفارشهای ثبت شده را تحویل دهد و یا بخش قابل توجهی از سفارشهای ثبت شده، پیش از نهایی شدن، به دلایل مختلف لغو شوند، پیشبینی انجام شده در خصوص افزایش درآمد محقق نمیشود و حتی ممکن است کسبوکار دچار ضرر قابل توجهی شود.
- شاخصهای دنبالکننده (Lagging): این نوع از شاخصها کارایی را بر مبنای نتایج و خروجیهای واقعی در گذشته ارزیابی میکنند و روندهای شکلگرفته را نشان میدهند. به عنوان مثال میزان فروش سالانه یک کسبوکار، نرخ رشد درآمد خالص و یا حاشیه سود یک محصول خاص همگی شاخصهای کلیدی عملکردی هستند که میزان کارآمدی و بهرهوری کسبوکار را در یک دوره خاص نشان میدهند.
- شاخصهای همزمان (Coincident): این نوع از شاخصهای کلیدی عملکرد همزمان با پیشرفت امور تغییر میکنند. به عنوان مثال هنگامی که در حال اجرای یک کمپین تبلیغاتی دیجیتال هستیم، نرخ تبدیل بنرهای تبلیغاتی در یک وبسایت خاص میتواند به عنوان شاخص کلیدی عملکرد تعریف شود. در زمانی که این کمپین در حال اجراست، این شاخص تا حدودی متغیر است و با ایجاد تغییراتی کوچک در متن بنر یا طراحی آن ممکن است این تغییرات پررنگتر شود.
مراحل و نحوه ایجاد شاخص کلیدی عملکرد KPI
هرچند برای تعیین شاخص کلیدی عملکرد میتوان از شاخصهای مرسوم در هر صنعت استفاده کرد، اما بهتر است این نوع از شاخصها به صورت اختصاصی برای هر کسبوکار طراحی شوند، چراکه اهداف و دغدغههای هر کسبوکار بر اساس وضعیت، طول عمر، برنامههای بلند مدت و سایر ظرایف آن متفاوت است. شاخصهای کلیدی عملکرد باید به گونهای طراحی شوند که میزان موفقیت در تحقق اهداف را ارزیابی کنند. اگر برای یک کسبوکار افزایش نفوذ در یک بازار خاص، صرف نظر از هزینهها، مهمترین چالش است، اندازهگیری این شاخص بیش از اندازهگیری درآمد خالص اهمیت دارد.
شاخصهای کلیدی عملکرد میتوانند ابزاری برای هدفگذاری و انتقال درست مفهوم این اهداف به سایر افراد باشند، به همین دلیل باید به شکلی طراحی شوند که همه افراد بتوانند درک ثابتی از آن داشته باشند و در خلال تحلیل و تفسیر شخصی معنی و مفهوم آنها تغییر نکند. به عنوان مثال «افزایش قابل توجه درآمد» شاخص کلیدی عملکرد مناسبی برای یک کسبوکار نیست، همچنان که «پول بیشتر درآوردن» در زندگی فردی شاخص کلیدی عملکرد نامناسبی است. به جای این موارد میتوان از «افزایش ۱۰ درصدی درآمد خالص ماهانه» و یا معادل آن در زندگی شخصی «افزایش درآمد ماهانه به …. میلیون تومان» استفاده کرد. این شاخصهای معنی ثابت و واحدی دارند و تمامی افراد به خوبی آنها را درک میکنند.
برای آنکه شاخصهای کلیدی عملکرد به درستی طراحی شوند میتوان از چارچوبی به نام SMART استفاده کرد.
SMART KPI چیست؟
با توجه به آنکه شاخص کلیدی عملکرد برای کاربردی بودن باید دقیق، مشخص و قابل اندازهگیری و مقایسه باشد، مدل SMART ابزاری مناسب برای طراحی KPI است. مطابق این مدل KPIها باید مشخص (Specific)، قابلاندازهگیری (Measurable)، قابل دستیابی (Attainable)، مرتبط (Relevant) باشند و در یک چارچوب زمانی خاص (TimeFrame) تعریف شوند.
تفاوت KPI با ROI چیست؟
شاخص کلیدی عملکرد (KPI) مفهومی جامع است که میتواند موضوعات و زمینههای متنوعی را بررسی کند. در طرف دیگر، نرخ بازگشت سرمایه (ROI) عموماً بر درآمد تولید شده بر اساس هزینه انجام گرفته تمرکز دارد. به عنوان مثال در یک کمپین تبلیغاتی آنلاین شاخص کلیدی عملکرد میتواند به شکلهای متنوعی از جمله نرخ تبدیل بنرها، تعداد مشاهده یا کلیکها و یا تعداد بازنشرها در شبکههای اجتماعی تعریف شود. اما نرخ بازگشت سرمایه (ROI) صرفاً با تقسیم میزان افزایش فروش ناشی از کمپین بر هزینه انجام شده محاسبه میشود. به عبارت دیگر نرخ بازگشت سرمایه معیاری متمرکزتر است و میتواند خود به عنوان نوعی از شاخص کلیدی عملکرد تعریف شود.
نحوه گزارش شاخص کلیدی عملکرد به چه گونه است؟
برای گزارشدهی شاخص کلیدی عملکرد باید ابتدا اطلاعات و دادههای مرتبط در بازه زمانی تعریف شده برای شاخص مورد نظر جمعآوری شود. سپس این دادهها تجمیع و بر اساس چارچوب تعریف شده برای شاخص کلیدی عملکرد محاسبات لازم انجام میگیرد و در قالب تعریف شده برای شاخص میآید. اگر شاخص مورد نظر به صورت مقایسهای تعریف شده باشد (مثلاً افزایش نرخ فروش نسبت به سال گذشته) دادههای مرتبط با بازه زمانی معادل نیز در کنار آنها قرار میگیرد. در نهایت تمامی این موارد همراه با منابع، روشها و ابزارهای اندازهگیری و جمعآوری اطلاعات، به شکلی روشن و قابل درک در سند نهایی قرار داده میشود.
برای ارزیابی شاخص عملکرد ما در آژانس تبلیغاتی پرمون همراه شما هستیم تا میزان نزدیکی خود به اهدافتان را بررسی کنید.