خلاقیت ، مفهومی جذاب اما پیچیده که میتواند چالش اصلی هر تیم با ملاحظات زیاد و نتایج موردانتظار مشتریان مدرن امروزی باشد. چنانچه دادههای مشتری، امکان تفکیکپذیری چندگانه را داشته باشند و بتوان برای آنها گزینههای مختلفی درنظر گرفت، باید نتیجه گرفت که با یک فرآیند فکری پیچیده روبهرو هستیم که برنامهریزی و نظارت در آن امری .
لازم و ضروری است.
در آژانس تبلیغاتی پرمون طرحبررسی دقیق یک طرح خلاقانهی فراگیر در هنگام ایجاد محتوا یک کار کلیدی است، حتی اگر این طرح خلاقانه، یک تصویر یا کپی از طرح دیگران باشد، تیمها باید برخوردی واقعی با آن داشته باشند.
در این شرایط باید مطمئن بود که پیام برند (نام تجاری)، مشتریان بخشهای گوناگون را پوشش میدهد، درحالیکه ارتباط هدفمند این پیام با موضوع و تمامیت کمپین تبلیغاتی حفظ شده است. درصورت عدمتوجه به این موضوع، پیام تبلیغاتی مخدوش میشود و در نهایت پیام برند فاقد گیرایی و جذابیت خواهد شد. دادههای شفافتر و بیشتر در مورد کسبوکار، دانش بیشتری را در اختیار ما قرار میدهد که در دنیای واقعی کمپینهای خلاقیت باید در مورد این دادهها هوشمندانهتر عمل کرد.
بازاریابان از دادههای مشتری بهعنوان رئیس خود یاد میکنند. تصمیمگیری در حوزهی بازاریابی بدون دسترسی به دادهها امکانپذیر نیست. امروزه با اضافه شدن قابلیت یکپارچهسازی دادههای بیشتر، بجا و هدفمند، فرصتهای بیشتری برای برقراری ارتباط با مخاطبانی بوجود آمده است. بااینکه وجود کمپین داده-محور لزوما به معنی محدودکردن خلاقیت نیست، همیشه خطر بوجود آمدن این محدودیت وجود دارد.
فرصتها در کیفیت و وضوح بینشی نهفتهاند که برندها میتوانند از دادههای خود بدست آورند. بینش میتواند زاویهی منحصربهفردی ایجاد کند که یک تیم خلاق بتواند کمپین تبلیغاتی خود را بر اساس آن بنا کند. وجود بینش غیرمنتظره و باکیفیت هم «میتواند» و هم «باید» مبنای یک کمپین کوتاه، خلاقانه و بینقص باشد.
پرورش فرهنگ خلاقیت از سوی برندها، چه به صورت داخلی و چه درقالب شرکتهای خارجی همتا گسترش یافته است. ایدههای بزرگ میتوانند از هر جایی الهام گرفته شوند، بنابراین اشتیاق برای نوآوری مجدد و کشف فرصتهای جدید مهم است. پذیرش ایدههای جدید در تمامی زمینههای کسبوکار مفید است، چراکه اغلب اوقات بهترین ایدهها در عجیبترین مکانها متولد میشوند.
به هر جایی که میروید یا در هر کاری که انجام میدهید، چیز تازهای بیاموزید، چرا که آینده را بر اساس همین یافتهها میتوان ساخت. به خاطر داشته باشید که از فناوری باید بهعنوان یک ابزار پیشبرنده استفاده شود. بازاریابی برنامهریزیشده را بههمراه فرصتهای خلاقانهای که ایجاد میکند با آغوش باز بپذیرید. برای درک مخاطبان خود وقت صرف کنید. نقطهای را پرورش بدهید که در آن خلاقیت، بینش و فناوری به نقطهی اشتراک میرسند. نتایج را بسنجید، سپس بازخوردها را به خلاقیت تبدیل کنید تا با این کار نتایج مشروح بوجود بیایند. هدفگذاری مخاطبانی که بهخوبی تعریف شده باشند باعث بوجود آمدن تمرکز بسیار بیشتری در عملکرد خلاقانه خواهند شد.
رویکرد تبلیغات اغراقآمیز باید جای خود را به رویکرد مکالمهی موثر و نافذ بدهد تا شما بتوانید تعاملات شخصیتر و قابلقبولتری با مصرفکنندگان برقرار کنید. تبلیغات اغراقآمیز محدودیتهای کار را بیشتر میکند، در حالیکه داشتن رویکرد باز در تبلیغات میتواند به سمت تمرکز روی اهداف خلاقانه هدایت شود. بازاریابان باید با داشتن یک دیدگاه واحد نسبت به برند و یک نقطهی پایانی هدفگذاری شده برای آن، نوآوری را برنامهریزی کنند، برای آن زمان صرف کنند و تلاش نمایند، در نهایت بازاریابان باید اعتماد به برندشان و ارزش آن را در مرکز تمامی فعالیتهای خود قرار بدهند. زرنگ باشید و هوشیار، اما به برند خود وفادار بمانید.
0